خانه
عناوین مطالب
تماس با من
یک استکان حرف
نوشته های یک در حال پیشرفت
یک استکان حرف
نوشته های یک در حال پیشرفت
پیوندها
یک استکان شعر
ریز نوشت
دنیای این روزای من...
دستهها
درد ها و دل ها
22
قالب عکس
10
جفنگیات
21
برگی از خاطرات
10
صرفأ جهت اطلاع
16
یخچال نوشته ها
11
خود گفته ها
9
دیگران
1
اشعار
2
جملات کوتاه
2
بهانه
11
ابر برجسب
انضباط فردی
برایان تریسی
پیشرفت
نحوه صحبت کردن
روش های برقراری رابطه
اعتماد به نفس
هم نشینی
صحبت
دبرا فاین
زندگی
تلاش
سربازی
عشق
آرزو
محبت
برگهها
موزیک های مورد علاقه من
#گاونباشیم
جدیدترین یادداشتها
همه
عجبا از دست بشریت.
شاید سخت باشد.
دوباره باید نوشت. دوباره باید خواست.
آیا به چیزی معتقد باشی، اتفاق میفته؟
از فواید کتاب و کتاب خوانی
کتاب خوانِ همراه
ببین انسان ها در موردت چه فکری می کنند.
کاش انقدر کم توقع نبودم.
#wedding
مدیریت
یکی دیگه هم رفت.
جرقه نمیخوره لامصب
از کجا باید شروع کرد؟
بنویس تا برسی.
زیر پوست شهر
بایگانی
شهریور 1396
1
مرداد 1396
1
مهر 1395
3
شهریور 1395
7
مرداد 1395
4
بهمن 1394
12
شهریور 1392
3
فروردین 1391
4
اسفند 1390
3
بهمن 1390
2
دی 1390
8
آذر 1390
8
آبان 1390
2
مهر 1390
2
شهریور 1390
43
مرداد 1390
37
آمار : 118741 بازدید
Powered by Blogsky
شوخی شوخی
این شعرو شنیدی؟
"بچه ها شوخی شوخی سنگ می انداختند ولی گنجشک ها جدی جدی میمردند"
- نه... مال کیه؟
_اینش مهم نیس...
خواستم بگم شوخی شوخی حرفایی میزنی که جدی جدی دلم میشکنه
پوریا
یکشنبه 11 دیماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ
0
لایک
نظرات
1
+ ارسال نظر
کامی
چهارشنبه 14 دیماه سال 1390 ساعت 04:16 ب.ظ
http://dardbad.blogfa.com
والا من که نبودم
0
0
کی با تو بود ؟
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت
Gravatar.com
ثبت نام کنید. (
راهنما
)
نام
ایمیل
آدرس وبسایت
مشخصات مرا به خاطر بسپار
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد
ارسال نظر
والا من که نبودم
کی با تو بود ؟