-
شروع به کار بعد از ماه ها
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 06:03
و اینک بالاخره با تمام فشار هایی که داییم بهم وارد کرد و کلی فرار کردنای من نشستم و سایت داییم (زورخانه داراب www.vpz.ir ) رو راه انداختم . من که زیاد وارد نیستم اما بد نشده. امیدوارم خودش بپسنده من که واسم مهم نیس. اصن نپسنده هم بهتر از این نمیشه. به یک استکان حرف بپیوندید
-
و اینک ترم جدید
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 05:59
امشب انتخاب واحد کردم . بخدا خیلی ظلم شد در حق ما . همه ساعت های هشت صبح به ما دادن ساعتهای دو بعدازظهر رو دادن به ترم بالاتر ها. بازم این ترم باید سه روز هشت صبح برم کلاس. خب زور داره بخدا. خدایا خودت کمک کن. نمیدونم بقیه بچه ها چیکار میکنن. این ترم همه درسام اختصاصیه . فکر کنم باید حسابی درس بخونم . نمیدونم چی میشه...
-
همکلاسی ...
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 14:48
این آسمان بیابر نمی گذارد که من لَختی تو را فراموش کنم به یک استکان حرف بپیوندید
-
وصیت نامه
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 12:46
حالا که نمی آیی ، من هستم و یه وصیت نامه . من که چیزی ندارم جز یک دل که برای تو و یک دفتر شعر آن هم برای همه به یک استکان حرف بپیوندید
-
از یاد رفته
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 10:31
در آن سوی غریبی ها صدایم کن چه دلگیر است باران تو یادم کن قسمت بارانِ من جاری شدن بی توست ای آسمان من غریبم تو یادم کن (پوریا.عباسی) به یک استکان حرف بپیوندید
-
اتصال دامنه ...
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 05:43
خب . امشب کارای اساسی واسه وبلاگم کردم . اول طراحی قالب بود ، الانم باید بگم که یه دامنه متصل کردم به وبلاگ. از این به بعد میتونین با www.Velgarda.ir هم به وبلاگ من سر بزنین ...
-
قالب ماهی کوچولو
دوشنبه 14 شهریورماه سال 1390 05:28
خب امشب ، با کلی درد سر قالب رو واسه خودم درست کردم . اسمشم میذارم ماهیِ کوچولو ... خودم که پسندیدم ، یه جورایی جذابِ واسم . امیدوارم واسه شما هم جذاب باشه . از این پس ، با قالب جدید ادامه میدم ... به امید روز های آفتابی و دلی دریایی.
-
یادگاری
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 12:42
چندتا عکس یادگاری با یه بغض و چندتا نامه چندتا آهنگ قدیمی که همه دلخوشی هامه آینه ای که روبه رومه غرقه تو بهت یه تصویر بارونای پشت شیشه، منو تنهایی و تقدیر دست من نیست نفسم از عطر تو کلافه میشه لحظه ای که حسی از تو به دلم اضافه میشه باورم نمیشه اما، این تویی که داره میره خیره میمونم به چشمات، حتی گریه ام نمیگیره چشمای...
-
فقط بخاطر خودت
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 19:22
تو غروب زیبایی نو سکوت دریایی در میان چشمانم تو همیشه پیدایی بی تو خاطراتم را می زنم ورق هر شب در سکوت و تنهایی گریه میکنم یا رب......................... فقط بخاطر خودت ;) به یک استکان حرف بپیوندید
-
با تو هستم ...
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 19:16
قهر بسه، وقتی اومدم خونه بغلم کن…لطفن. به یک استکان حرف بپیوندید
-
رونوشت به بعضیا
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 19:15
هر روز با خودم فکر میکنم این روزها که نیستی ، تا سحر چی میشه ؟! به چیا باید فکر کنم ؟ به همه ی خاطره ها ؟ یا به نبودنت ؟ به قبل از تو یا بعد از تو ؟ فقط اینو میدونم که دیگه نیستی ... من موندم و یه عالمه خاطره ... رونوشت به بعضیا ( همکلاسی) به یک استکان حرف بپیوندید فقط واسه رفع تکلیف بود
-
یه بسته هوا
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 11:05
دیروز رفتم بقالی.... یه بسته هوا خریدم کارخونه ی نامرد از خدا بی خبر ، چند تا تیکه چیپس هم انداخته بود توش الهی خیر نبینن !! به یک استکان حرف بپیوندید
-
از بالا به پایین یا از پایین به بالا ، مسئله این است
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 10:40
دختر: عزیزم پسر: بله دختر: تا حالا شده که بخواهی با هم نباشیم ؟ پسر: حتی فکرش را هم نکن دختر: دوستم داری ؟ .....................پسر: البته، هر روز بیشتر از دیروز دختر: تا حالا به من خیانت کردی ؟ پسر: نه ! برای چی میپرسی؟ دختر: منو میبوسی ؟ پسر: معلومه ! هر موقع که بتونم دختر: منو کتک میزنی ؟ پسر: دیوانه شدی ؟ دختر:...
-
به جان خودت
دوشنبه 31 مردادماه سال 1390 22:31
برا حرف زدن وقت زیاده ، فعلا دست به کا شو ر.ن : بعضیا که میگن برو ما پشتتیم به یک استکان حرف بپیوندید
-
تو به من خندیدی
شنبه 29 مردادماه سال 1390 11:26
تو به من خندیدی و ندانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلوده به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق این پندارم «که چرا خانه کوچک ما سیب...
-
جبران یه اشتباه
شنبه 29 مردادماه سال 1390 11:10
وقتی میخوای چیزی بنویسی ، 100 تومن میدی و یه خودکار میخری و می نویسی ولی اگر اشتباه کردی و خواستی درستش کنی باید 800 تومن بدی و یه غلط گیر بخری ! (دکتر.عباسی) پ.ن : گاهی وقتا برا درست کردن کارامون باید بیش از اینا تاوان بدیم ! پ.ن : برداشت آزاد ر.ن : خیلیا به یک استکان حرف بپیوندید
-
قربون بعضیا !!!
شنبه 29 مردادماه سال 1390 09:51
اعتماد به نفس بعضی ها را اگر خر داشت الان سلطان جنگل بود به یک استکان حرف بپیوندید
-
در زمان طفولیت
جمعه 28 مردادماه سال 1390 14:07
شما یادتون نمیاد، اون قدیما وقتی چسب نواری کم میاوردیم، از جلد کتابامون می کندیم . به یک استکان حرف بپیوندید
-
ما و این همه خوشبختی ؟!
جمعه 28 مردادماه سال 1390 13:55
اون شب سفیر سابق ایران تو سومالی میگفت سومالیایی ها همشون مسلمون و به شدت معتقد هستند؛ واقعن حکمت این همه خوشبختی و رفاه بین مسلمونا چیه!؟ به یک استکان حرف بپیوندید
-
شخصیت شناسی
جمعه 28 مردادماه سال 1390 13:53
یک دختر کتابهایش ، پوستری که به دیوار زده ، تزئینات و یا سادگیش در یک ثانیه کلیات شخصیتش را بر ملا خواهد کرد . به یک استکان حرف بپیوندید
-
بهشت زیر پای مادران است ...
جمعه 28 مردادماه سال 1390 13:34
دیشب ، داشتم گریه میکردم ! مامانم بیدار شد فهمید اما به روی خودش نیاورد و خوابید . ر.ن به همه ی مامانای دنیا : خیلی دوستون دارم ! به یک استکان حرف بپیوندید
-
کیش یا امام رضا ؟
جمعه 28 مردادماه سال 1390 13:25
خانومه با خانواده رفته کیش ، توی مسابقه ماشین 206 برنده شده -مجری برنامه : چه احساسی دارین ؟ +خانومه : فقط خواست امام رضا بود. پ.ن : ببین با افکار مردم چیکار کردن که کیش رو مشهد میبینه ! به یک استکان حرف بپیوندید
-
در یک رابطه ...
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 05:15
وقتی میگه نمیخوام کسی از دوستیمون باخبر بشه ! یهنی اینکه تو انقدر واسم کوچک هستی که دوس ندارم موقعیت های بزرگترم رو از دست بدم. به یک استکان حرف بپیوندید
-
چند کلام حرف حساب !
پنجشنبه 27 مردادماه سال 1390 03:51
وقتی کسی حالش بده ، بهش چی بگیم؟ وقتی کسی حالش بده بهش نگید ای بابا اینم می گذره ، نگید درست می شه، نخواهید با جوک های مسخره بخندونیدش نمی خواد بخنده. خنده اش نمیاد غصه داره. می فهمین؟ غصه. براش از فلسفه ی زندگی حرف نزنین. از انرژی مثبت و مثبت باش و به چیزهایی که داری فکر کن حرف نزنید. حتی سعی نکنین نشون بدین که...
-
عاجزانه ...
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 19:28
از گوگل تقاضا میکنیم یه قسمتی هم برای ترجمه فارسی به فارسی بذارید که بفهمیم بعضی از این وبلاگها چی میگن آخه؟ سر و ته ندارن. به یک استکان حرف بپیوندید
-
حرفای بابام
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 19:19
ساعت 5 دارم از خونه میرم بیرون میگم 11 میام. بابام میگه حالا خودت به درک اون دختره صاحاب نداره؟ به یک استکان حرف بپیوندید
-
پایان دنیا ! نه ! فکر نکنم !
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 19:11
آقا این جریان تموم شدن دنیا در سال ۲۰۱۲ واقعیت نداره، الان یه بسته بیسکویت خریدم روش نوشته تاریخ انقضا ۲۰۱۳، خیالتون راحت !! به یک استکان حرف بپیوندید
-
قاب عکس#4
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 18:02
به یک استکان حرف بپیوندید
-
عجبا !
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 16:57
توی فلسفه ی ازدواج موندم ما زن میگیریم ، اما اونا ما رو میکنن به یک استکان حرف بپیوندید
-
زیر خط
چهارشنبه 26 مردادماه سال 1390 16:46
666699999999996666666999996666666666999666999 666666666699996666666999996666999666999666999 666666669999666666666999996699966666999999999 666666999966666666666999999999666666999999999 666699996666666666666999996699966666999666999 666699999999996699666999996666699666999666999 Zire Khat Design ;) 1.) press ctrl+f 2.)...